«دیگر دلم برای باد پر نمی زند؛نمی سوزد؛زیرا که من قاصدکی با ریشه های قهوه ای ام!»
پاهامودراز میکنم و ارزو میکنم که برن توی زمین و ریشه بشن و بشم یه درخت!بعد اولین کاغذی که گیر میارم پهن میکنم رو ی ریشه های قهوه ای ام و مینویسم که دلم واست اندازه یه نخود شده!اونقدر اینو صادقانه می نویسم که یه قطره اشک کوفتی از چشمم که دیگه به هیچ دردی جز زار زدن نمی خوره همین جوری قل میخوره میریزه رو گردنم؛بعد سر میخوره و میرسه به اون ریشه های مزاحم و حسابی سیرابشون می کنه!ریشه ها خم میشن می رن تو زمین و تازه من میشم یه درخت!ببینم؟با توام!دلت واسه من تنگ نمیشه؟هه!مگه تو دل هم داری جوجه تیغی بی مصرف؟!همچین سوال احمقانه ای فقط از من منگول بر میاد!من اونقدر احمقم که نمی دونم حتی ۲ تا خط موازی یه جایی تو یه قبرستونی به نام بینهایت میچسبن به هم و می شن نقطه اون قدر احمقم که فکر میکنم تو هم مثل من کنار تلفن زانوهاتو بغل کردی و رفتی اون دنیا!اونقدر حماقتم زیاد که فکر میکنم تو هم مثل من از دلتنگی میخوای بخوابی کف زمین گاز بزنی بلکه دل صاحاب مرده ات ارووم بگیره که نمیگیره!وای اونقدر دلم پره که میخوام عینه اتشفشان منفجر شم!میبینی؟منو باید ببرن شستشوی مغزی کنن شاید که حالیم شه که بابا بفهم!کسی دلش واسه تو تنگ نمیشه؛برو اون حال وهوای چرند جلوی تلفن رو واسه فیلمهای هندی فیلمنامه بنویس! اسکار رو شاخشه!بعدشم برو کنار پایه های ریشه دار که اسمشو گذاشتی میز تلفن عینهو گوسفند ولو شو و بع بع کن!!!؛چون انقدر خری که فکر می کنی لغت دلتنگی تو لغتنامه هر بنی بشری پیدا میشه؛اون وقت وقتی حسابی از زمین و زمان خوردی وپوستت مثل پوست دل ادما کلفت شد(نمیگم کرگدن چون دل لعنتی ادما ضخیمتره!)اون وقت میتونی سرتو بلند کنی بری خیابون به هر کس و ناکسی دستتو دراز کنی بگی میشه ۵دقیقه دلتو بدی به من؟ میشه ۵ دقیقه اون زهرماری؛اون دل کوچولوی قلوه سنگی رو بچلونی؛شاید چند میلی متر واسه من تنگ شه؟پس چرا زنگ نمیزنی؟مردی باز؟چرا انگشتاتو رو شماره ها نمیلغزونی نامرد؟مگه دوستم نداری زیاد؟؟؟!چیه چرا نیشت بازه بهم میخندی؟نکنه تو هم فکر میکنی کن ادم بشو نیستم؟! هان؟بمیر بابا!
اووووووول
Ay Vool Ahngat khili bahalan
نمردیم و یه بار مخالفت شما رو دیدیم !!!
ببین دختر خوب ! من نمی تونم بفهمم چرا انقدر نا آرومی (الان یه بیشعوری میاد میکه فلانی نفهمه !!! = بابا لنگ دراز)
ولی فقط میتونم بگم که همه این حرف و حدیثا یه روزی تموم میشه ... یه روزی فقط خوده آدم میمونه و یه آرامش محض
ولی تا اون روز اجازه بده یه خورده از این نا آرومی بین دیگران تقسیم بشه ... بین همون کس و ناکسایی که دلشون رو ۵ دقیقه بهت اجاره میدن !!! همه فحش ها رو به خودت نده چون همه این حرفا و نوشته ها فقط برای سبک شدن خودته
بعدشم آدم که انقدر تند نمیشه این تشبیهاتی که بکار میبری (با همه زیبایی اش) واقعا سنگین تر از اتفاقیه که افتاده !!!
----------------------------------------------
- آقای جودی ببخشید که ننوشته مچت رو گرفتم !!!
- نیلوجون ببخشید که سرت رو درد آوردم مطلبم یه جورایی نا واضحه !!!
سلام خانومی!
من نمیخوام بمیرم )):
راستی درخت چی هستی ؟(توت فرنگی:ی)
توت فرنگی مگه درخت داره؟
بابا چرا این پسر نصفه شب هیچی رو نمی فهمه !!
ولی من کاملاً با این آقا پسر شب مخالف هستم ... فقط یک چیز می گم ... سخت نگیر!
نمی گم دلتنگی نکن ... نمی گم گریه نکن ... می گم سخت نگیر. بالاخره اون روزی هم می رسه که دل یکی برات بال بال بزنه بدون اینکه حتی ازش بخوای. فقط منتظر باش ...
اینقدر هم خودت رو با این فکر ها اذیت نکن ... آفرین دختر خوب!
دردها سرمایه ی آدمن :)...
یک دخترک کوچولو ی مهربون با غرغر های دوست داشتنی :)...
شاد زی...
میدونی نیلو جون.
به نظر من هر چیزی تو این دنیا لیاقت میخواد.نفس کشیدن لیاقت میخواد.دوس داشتن لیاقت میخواد.حتی مردنم لیاقت میخواد عزیزم.اگه میبینی اون نامرد زمینی دلش واسه توی آسمونی تنگ نمی شه. فقط واسه اینه که لیاقت تو رو نداره.حتی لیاقت اشکاتم نداره. دیگه چه برسه به اینکه بخوای کنار درخت میز تلفن (!) بع بع کنی! اون وقت براش میشی یه گوسفند که هر جا بخواد...با یه ذره غلف میکشوندت نازنین!
نیلو جون لیمویی راس میگه حرف زدن با تو لیاقت میخواد ...
بلاگ اسکای چند روز بسته بود
دلم واسه همتون تنگ شده - فعلا
سلام
مرسی که اومدی پیش من
شما هم خیلی زیبا مینویسی.........
من بازم اومدم....
انقد قشنگ نوشته بودی که دوباره همشو خوندم...دوباره هم نظر میدم....دختر تو محشر مینویسی...
تو کامنتای مهتاب برات یه چیزی نوشتم برو بخون عزیزم!
vaghty matlabeto khoondam yade khodam oftadam niloo jooon
kheili harfat ghashango ravoonan adam kamelan mitoone heseshoon kone ke too ye oon dele koochooloot chi migzare o che ashoobi be pa has
سلام خانومی نوشته هات خیلی قشنگن و خیلی غمگین دوست داشتن عشق محبت نفرت همه اینا جزیی از زندگیه حیف که همشون بازیچه دست ما شدن دیگه کسی واسه این چیزا ارزش قایل نمیشه وقتی میفهمیم که دیگه خیلی دیر شده حیف. آهنگات خیلی قشنگن . موفق باشی خانم گل.
سلام توت فرنگی٬ اینجور که پیش میره ٬ کم کم بلاگ اسکی تبدیل به سبزی فروشی میشه٬ سر فرصت باید بشینم وبلاگتو بخونم٬ پر از برخورده٬ باید مواظب باشم به من نخوره٬ سبز و بهاری باشی!
سلام خوشگلم بابا نویسندگی رو استاد کردی به دختر دایی مثه تو افتخار میکنم
این نیلو هم آدم شده واسه ما وبلاگ مینویسه ولی چه کارش میشه کرد آبجی جونه خودمه دوسش دارم نوشته هاش هم قشنگ بود